محل تبلیغات شما



برام سوال بود که چجوری میشه که برای بعضی ها لذت خراب شدن بقیه از نارحتی به فنا رفتن ناموس شون بیشتره . یعنی اینکه آدمهایی هستند که اگر تو روشون بهشون بگی زنتو و یا دختر تو و یا هر کدام از نوامیس تو . ، زیاد ناراحت نمیشن و حتی دیده شده در مواقعی به گوینده این حرف ها لبخند هم زدند و از این حرف ناراحت نمیشوند ولی وقتی که احساس میکنند کسی را خراب کردند خیییییلی خوشحال میشوند . نتیجه اخلاقی اینکه ناراحتی از دست دادن ناموس ،زن و دختر و پسر جوان و نوجوان و مادر
مهم ترین موردی که باعث شده تا اداره کل میراث فرهنگی به صورت جزیره ای تبدیل شود ، تصور مدیر کل است که فکر میکند در اداره قحط الرجال است ، شاید هم نمیخواهد از پرسنل کاری خود بهره ببرد تا افراد کمتری از اصرار . با خبر شوند . و این مهم باعث شده است که اداره بصورت گروهی و جزیره ای سیر نزولی را تجربه کند . ان هم در شرایطی که اهمیت میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در بین مدیران ارشد سازمان کشف و مورد توجه قرار گرفته است .
امروز یکم‌مرداد است . سالروز اسارتم‌ در سی و یکم تیر ماه ۱۳۶۷ (یعنی دیروز ) عملیاتی موصوم به مرصاد موجب شد تا یک شبه ۲۸ هزار نظامی سرباز و درجه دار و افسر ارتش ایرانی با چهار هزار نفر از مجاهدین خلق همان وطن فروشان منافق بی ناموس طی این عملیات مبادله شدند . عملیاتی که هرگز از آن سخنی که در حدواندازه آن عملیات باشد گفته نشد . عملیات مرصاد وقتی میتوانست برای کشور ثمر داشته باشد که وعده ها و شعار هایی که آن زمان باعث میشد مردان مرد ، و مدافعین ناموس و کشور با
غروب بود جانباز اعصاب و روان در کنار پنجره بیمارستان فجر نشسته وبیرون را نگاه میکرد. دست بر قضا من هم بعد از ماهها رفته بودم تا هم قطاران دروان جبهه را ببینم. همقطارانی که با دیدن این همه دروغ و دغل که با نام اسلام و با سو استفاده از مردم به خود مردم میگویند ، به بیمارستان روانی پناه برده اند. من مستقیم به طرف آن جانباز رفتم و جویای احوالش شدم .و پرسیدم که چرا به غروب خورشید اینگونه خیره شده است؟ آهی کشید و گفت.این بی ناموس هایی که الان در راس امور کشور و

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها